۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

شهری برای خدمات بشردوستانه




پروژه فوق بعنوان یک بیمارستان توان بخشی غیردولتی، به عبارتی بزرگترین نوع آن در عربستان صعودی، با 450 تخت بیمار و امکانات مراقبتهای اورژانس طراحی شده است. قرارگیری ساختمانهای سه طبقه دور یک حیاط مرکزی، مجموعه را نظیر یک تفرجگاه درمانی به نمایش می گذارد تا یک بیمارستان. مصالح اولیه ساخت پروژه شامل بتن مسلح، فولاد سازه ای نمایان، قابهای سایبان، آلومینیوم، شیشه، پانل های پیش ساخته گچی با موتیف های اسلامی، سنگ آهک و گرانیت می باشد.

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

نماد گرایی در معماری ( به مناسبت ضیافت دوازدهم )

سمبولیسم یا نماد گرایی جنبشی بود که از 1885 تا 1911 بر هنر اروپا سایه افکند. در این شیوه هنرمند واقعیت ها را نه به طور مستقیم بلکه به صورت نمادها یا سمبول هایی تاثیر گذار ارائه می کرد. این نمادها متضمن چیزی جز شناخت ذهنی هنرمند از واقعیت ها نبوده اند . « ذهنیت » در کار سمبولیست ها شکل افراطی به خود گرفت به همین دلیل نمادها و مضامین هنر سمبولیک , مضامینی بغرنج و معما گونه اند . « نمادهای هنری تا زمانی ماندگار باقی می مانند که آنچه بدان ارتباط داده می شود , معنا دار باقی بماند. وقتی این معانی ناپدید شود و یا اهمییت خود را از دست دهد آن شکل نیز یا ناپدید می شود یا اینکه معنای جدید کسب می کند. هنر مند همواره سعی می کند تا جاییکه محدودیت های هنری اجازه می دهند , ذهنیت خود از زیبایی ها را بر روی اثر خود پیاده کند . هرچه بیشتر بتواند این زیبائی را از درون خود به بیرون انتقال دهد اثر هنری او دارای اصالت بیشتری خواهد بود.۱ » هنر مندان سمبولیست آثار خود را با الهام از آثار هنری اوائل رنسانس و نیز آثار هنر شرقی به وجود آوردند , لذا شیوه ی نمایش اشیاء در آن ها با شیوه ی واقعگرایانه سنتی مغایرت داشت. در معماری سنتی ایران نیز همواره نمادها و الگوها وجود داشته اند . متاسفانه امروزه تحت تاثیر بحران های ناخواسته و بی مهری قرار گرفته و تقریبا به باد فراموشی سپرده شده اند . به طوریکه آثار و نشانه های این بی مهری را در چهره ی شهرهای خسته ی خود , به وضوح می بینیم.
مساجد نیز از جمله مکان هایی هستند که در سرزمین های اسلامی و ایران نمادها , الگوها و ارتباطات سمبولیک در تمامی جوانب و نماهایشان به وضوح دیده می شود. هنرهای دینی به خصوص مساجد اسلامی در یک چیز مشترکند و آن جنبه ی سمبولیک آن ها است . در معماری مساجد نیز , نقوش گچ بری ها , آجرکاری ها و کاشیکاری ها بر مبنای معنای سمبولیک هریک از آنها و حس پویای زیبا پسندی مذهبی مردمان انتخاب می شوند.
معمار می تواند با استفاده از زبان الگوها بناها را شکل دهد و با همان الگوها بینهایت بنای تازه و بی همتا به وجود آورد. « معماری ایرانی آن قدر الگو دارد که در هر بنایی با توجه به منطقه و مکان قرارگیری و زمان ساخت اثر و نیازهای کارکردی بنا از الگوهای پایدار و ارزشمند خود , بیان جدیدی را به وجود آورد که نه مثل گذشته باشد و نه تقلیدی از مشخصه های وارداتی دیگر تمدن ها .۲ »
معماری ایرانی - اسلامی همواره سرشار از نمادها و الگوها بوده است اما به دلیل قطع رابطه ی ایران و اروپا در دوره ای از تاریخ معاصر و موج سریع تحولات در معماری روز دنیا ، موجبات عقب ماندگی شدید ایران از جریان معماری روز فراهم شد . معماران ما بعد از برقراری ارتباط مجدد سعی در جبران این عقب ماندگی ها نمودند اما مواجه شدند با سیل عظیمی از جنبش ها و تفکرات ی که سال ها از آن دور افتاده بودند . تفکراتی که پیوندی با تمدن غنی ما نداشت. ضعف راویان این جنبش ها و تفکرات وارداتی اعم از : کوبیسم , رئالیسم , اکسپرسیئونیسم , فوتوریسم ، سمبولیسم و.. در بیان درست این تفکرات و عدم اعتماد به نفس آنان در ادامه دادن راه نیز موجب خود باختگی ما در مقابل این جنبش ها شد. « کم انگاشتن توانایی های فکری و ایدئولوژی تمدن خودی و تحت تاثیر محصولات جدید تمدن دیگر قرار گرفتن ، ما را بر آن داشت که برای عقب نماندن از معماری روز دنیا دست به الگوبرداری و تقلید غلط از محصولات آنان بزنیم و به تدریج دچار سردرگمی شویم و نهایتا در سوگ داشته های خودمان بنشینیم.۳»

معماری سنتی ایران در زمان و مکان خود یکی از با ارزش ترین میراث های فرهنگی جهانی به شمار می رفت. معماران ما باید با نظری ژرف , الگوها , نشانه ها و علائم را به عنوان دستمایه استخراج کنند و آن ها را با هوشمندی در آثار خود به کار گیرند. ما در معماری ایرانی ثروتی داریم به نام « فرهنگ و سنت » که باید آن را بشناسیم و از طریق این شناخت به نتیجه رسیده و طراحی کنیم. ما قرار نیست چیزی را بسازیم , داشته هایمان را زنده کنیم.

یادداشت ها :
1. محسن مجیدی
2. دکتر میترا آزاد , استاد یار مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی , مجله ی آبادی سال شانزدهم / شماره ی هفدهم دوره جدید
3. محمد مدد پور , حکمت معنوی و ساحت هنر , چاپ اول ( 1371 ) , انتشارات سروش , ص 198




۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

شهر یا خوابگاه ؟

چشم ما عادت به دیدن بهترین ها داشت اما امروز هر چه را که می سازند به نا چار باید دید!. در ساخت چهره ی شهر هرگز سلیقه ی عمو می مد نظر نیست این ها که می بینید همان مد روز یا بهتر بگویم « سلیقه ی بازار» است که بدون خواست مردم تبدیل به یک ارزش شده و در یک اثر معماری نمود پیدا کرده است و روی عموم بنا ها اثر گذاشته و حالا چهره ی شهر مارا ساخته است . این سلیقه هرگز به نسبت مساوی بین معمار، کارفرما و عموم جامعه گردش نمی کند. در زمینه ی معماری مسکونی تقریبن با سلیقه ی مردم روبه رو هستیم اما در بخش غیر مسکونی چون بازگشت سرمایه ی آن به نحو دیگری است سلیقه ی معمار و کارفرما مد نظر است. مردم و جامعه باید همواره از معمار و کارفرما بهترین ها را بخواهند . نباید بنایی عمومی در شهر ساخته شود که مردم در گزینش آن به عنوان جزیی از خانواده ی شهر دخالت نداشته اند.ساختمان هایی که در شهرها متولد می شوند باید « احساس تعلق » به همان سرزمین را در بازدید کنندگان خود زنده کنند .معماری هنر آزادی نیست زیرا دارای کارفرماست . اما باید در این هنر به حداقل هایی (ایجاز) رسید. هیچ ایجازی به معنای کشیدن دیوار جلوی خلاقیت و نوآوری معمار نیست. علم موسیقی نیز دارای حداقل هایی است ، اما هرگز جلوی خلاقیت هیچ موسیقی دانی با وجود این حداقل ها گرفته نشد برعکس به موسیقی هویت مستحکم تری نیز بخشیده شد. شهر ها محل زندگی ما هستند بدون فضاهای فرهنگی و « طراحی » شده تبدیل به یک خوابگاه خواهند شد. خوابگاهی که در یک روز تعطیل زندگی در آن جاری نیست. اگر مردم در رابطه با آثار معماران ما نظر دهند و اگر ساختمان های عمومی طراحی شده توسط معماران ، مورد بررسی عمومی قرار گیرد ، هیچ گاه شاهد بر افراشته شدن ساختمانی بی ریشه در جای پای بنایی که روزی « شناسنامه ی شهر » ما بوده است ، نخواهیم بود و هرگز یک مرکز تجاری روی « خاطرات گذشته » ی ما ساخته نمی شود. دست در دست هم ، معماری ، این موسیقی منجمد شده را دوباره به شهرها بازگردانیم.

۱۳۸۸ تیر ۱۷, چهارشنبه

برج مخروطی Fordham , سانتیاگو کالاتراوا

طراحی پیشرفته " کالاتراوا " به عنوان مجسمه ای از سازه در میان آسمانخراش های معمول شیکاگو

Osmond Lynn رییس موسسه معماری شیکاگو پیشنهاد داد که برج FORDHAM در سایتی به مساحت بالغ بر 2.2 آکر (حدوداً 8903 مترمربع) واقع در خیابان WATER NORTH در مجاورت رودخانه و نزدیک ورودی اسکله با ارتفاع زیادی که طبقات آن به تنهایی بیش از1458 فوت ( حدوداً 444.40 متر) و در مجموع ارتفاع تقریبی آن تا نوک مخروط برج به 2000 فوت (607 متر) باشد، ساخته شود. این برج بلندترین ساختمان منطقه محسوب می شود.طرح کالاتراوا با موجهای روبه پایین پیچان همچون لباس پر چینی که تن مجسمه ای را پوشانده باشد بسیار بلندتر از آنچه می باشد به نظر می رسد. این طرح دستاوردهای جدیدی را که بوسیله نوآوریهای سازه بدست آمده به خوبی به نمایش می گذارد. هر واحد طبقه مانند یک جعبه مستقل خارج از مرکز هسته برج با انحنای ملایم و پوششی موجدار ساخته شده است. این جعبه ها با درجه انحراف کمی بیش از2 درجه نسبت به جعبه زیرین چرخش یافته اند و درنهایت طبقات با چرخش 270 درجه به حول مرکز بالا رفته اند که این چرخشها حس حرکت در نما را به وجود می آورند.هدف از این طرح تنها ایجاد ساختمانی با ارتفاعی عظیم نیست بلکه این بنا دسترسی به فضای زندگی مناسب در ارتفاع بالا را امکانپذیر ساخته و اقامتگاههای عمومی که چشم اندازهای بی نظیری از میان پنجره های طبقات و فضای باز میان ستونها به ارمغان می آورند و نیز دسترسی به ساختمان بسیار زیبای هتل پنج ستاره برای اقامت کنندگان فراهم می آورد. فرم پیچشی برج اثر نیروی شدید باد که برهمه ساختمانهای بلند تاثیر سوء می گذارد کاهش می دهد. بی نظمی سطح برج سبب انحراف نیروی باد در جهت های مختلف می شود که در این روش بنا حداکثر نیروهای جانبی باد را منحرف و منعکس می کند.در طراحی برج دو موضوع سازه و فرم که سانتیاگو کالاتراوا بیش از دوازده سال مطالعه به آن دست یافته بود یکجا و همزمان جمع آوری شده اند. اولین نمونه ای از این مطالعات که به بهترین شکل شناخته شده است در منطقه sunscreen واقع در بالای مجموعه موزه هنر میلواکی کالاتراوا در سال 2001 می باشد. حرکتهای موجدار به صورت حقیقی و مفهومی با جابجا کردن و حرکت دادن سازه ها به شکل جداگانه به وجود می آیند.از سایر کارهایی که در ارتباط با این مطالعات ساخته شده اند می توان به بام ساختمان WINERY YSIOS BODEGAS سال 2001 واقع در Laguaria اسپانیا و دیوار ملی که در سال 2004 برای مجموعه ورزشی المپیک آتن ساخته شده است اشاره کرد. دومین مورد حاصل از این تحقیقات اجرای ساختمانهای بلندمرتبه با اشکال هندسی است که با ستون بزرگی در خارج از هسته مرکزی پایه ریزی شده و بازشوهای بزرگ و فضای وسیع و مفید برای سرویس دهی و سیرکولاسیون بوجود می آورد. فرم مجسمه وار انتزاعی این برجها اغلب با اثرات پیچشی و مارپیچی، خود را نشان می دهند. از این نمونه تحقیقات می توان soTor Turning برج اقامتی در مالم سوئد که در آگوست 2005 به اتمام رسید را نام برد.ساختمان Turning Torso، سوئدساختمان برج Fordham به بزرگی 920000 فوت مربع که یک هتل پنج ستاره و 250 اقامتگاه عمومی بسیار مجلل را شامل می شود. از طرف تراسها که تقریبا به ارتفاع ساحل رودخانه است فقط به اندازه 14000 فوت مربع از سایتی با 2.2 آکر مساحت را اشغال کرده است. فضایی به اندازه 85% سایت در سمت چپ سایت برای طراحی باغ و ایجاد دسترسی به پارک DuSable و ساحل رودخانه بصورت باز باقی مانده است. در حدود 50000 فوت مربع نیز برای طراحی بنایی ویژه که به رودخانه و ساحل میشیگان مشرف باشد در نظر گرفته شده است.

منبــع: http://www.arcspace.com/ & http://www.archnoise.com/

۱۳۸۸ تیر ۱۲, جمعه

شهــرسازی مدرن

آلترناتیوی برای مدرن سازی، برنامه ریزی و توسعه مسیرهای ماشین رو


در تمام نیمه اول قرن اخیر ایالات متحده آمریکا به شکل فشرده و همراه با تغییر کاربری های واحدهای همسایگی توسعه یافته است. این انگاره با تغییر فوری و سریع معماری مدرن و منطقه گرایی و صعود به سمت اتومبیل گرایی شروع شد. بعد از جنگ جهانی دوم، سیستم جدیدی از توسعه و پیشرفت در سراسر آمریکا به کار برده شد. جابجایی همسایگی ها با رویکرد تفکیک شدید، بنا به نوع بهره برداری که به عنوان رشد حومه شهری (CSD) شناخته شده بود به صورت نامنظم و پراکنده شروع به کار کرد. اکثر شهروندان آمریکایی در حال حاضر در واحدهای اجتماعی حومه شهری که در 50 سال اخیر ساخته شده است، زندگی می کنند.
با اینکه گرایش به حومه شهر خوشایند و مطلوب مردم است، اما هزینه های قابل توجهی نیز به همراه دارد. با فقدان مرکزشهر یا مقیاس انسانی، رشد حومه شهری با گسترش رو به بیرون آن مقدار زیادی از زمین های ییلاقی مسطح اطراف را مصرف می کند و این همزمان با رشد نسبتاً کند جمعیت همراه است. میزان استفاده از اتومبیل برای شهرنشینان رشد صعودی دارد زیرا وسایل نقلیه موتوری نقش بسیار مهمی را در سفرهای درون شهری و خانوادگی ایفا می کنند و خانواده ها نسبت به آن احساس نیاز می کنند.
کسانی که قادر به تهیه اتومبیل شخصی نیستند به میزان قابل توجهی از قابلیت انتقال سریع محروم مانده اند. کارگران فقیری که درحومه شهر زندگی می کنند، ناچارند تا بخش زیادی از درآمد خود را صرف هزینه رفت و آمد خود کنند. در این ضمن دورنمای شهرهای آمریکا، مکانی که مردم درآن زندگی و کار می کنند، به صورت قلمروهایی از پیاده روهای خالی، خیابان های شهری، بناهای بلندمرتبه تجاری و زیرمجموعه هایی بدون هیچ هویت و شخصیتی می باشند.
شهرسازی مدرن عکس العملی است نسبت به این پراکندگی نامنظم. همزمان با جنبش های رو به صعود میان معماران، طراحان و برنامه ریزان شهرسازی مدرن بر اساس اصولی از معماری و برنامه ریزی بنیاد شده که در یک همکاری و حرکت مشترک در جهت خلق جوامعی با مقیاس انسانی و الویت حرکت پیاده سازمان دهی گشته است. شهروندان جدید دارای تنوع وسیعی از دسترسی ها و معابرهستند، بعضی از معابر منحصراً براساس طرح های جامع داده شده است و مخصوص عابرین پیاده است، برخی دیگر بر روی مسیرهای رفت و آمدی توسعه یافته متمرکز شده اند. بعضی از این معابر نیز هنوز در تلاشند تا حومه های شهری را دگرگون سازند و بیشتر آنها در جهت تحقق این هدف عمل می کنند. شهرسازی مدرن شامل معماران تابع سنت و نیز آن دسته از معماران که به سوی مدرن گرایش یافته اند می باشد. با این وجود، تمام آنها به قابلیت همسایگی های سنتی و قدیمی در جهت بازگرداندن عملکرد صحیح و نیز ایجاد جوامعی که برای شهروندان قابل تحمل باشد معتقد هستند. ریشه های این حرکت و گرایش در عملکرد معماران و برنامه ریزان پیش رو در دهه های 1970 و 1980 یافت می شود. این گروه در دهه 1990 به شکل متحد و یکپارچه دور هم جمع شدند و ائتلاف خودرو تشکیل دادند. از زمان شروع این جنبش، این گروه حرکت خود را به صورت برخورد اساسی و قابل توجه آغاز کرده است. بیش از 600 شهر کوچک، روستا و واحدهای همسایگی که در آمریکا طراحی شده و یا در دست ساخت می باشد که بر اساس اصول شهرسازی مدرن شکل گرفته اند. به علاوه ساختار و استخوان بندی صدها شهر کوچک و بزرگ بواسطه دوباره سازی خیابان ها و معابر ویژه عابرپیاده بازسازی شده است.
در مقیاس منطقه ای، شهرسازی مدرن تأثیرات بسزایی در مورد چگونگی و مکان یابی محل مادرشهرها و نوع رشد آن دارد. حداقل 14 نقشه جامع ابتکاری براساس اصول پیوند میان مسیرهای حمل و نقل و سیاست بهره بری از زمین و نیز روابط همسایگی به صورت بلوک بندی ساختمان های بنیادی در هر منطقه تهیه شده بود.
در مریلند و نیز چندین ایالت دیگر آمریکا، اصول شهرسازی جدید جزء جدایی ناپذیر از قوانین مربوط به رشد شهر می باشد.
علاوه بر این، شهرسازی مدرن تاثیر گسترده و همه جانبه ای را بر رشد متداول جوامع شروع کرد. درهمان حین که Starbucks کیفیت قهوه را در رقابت بین رستوران ها و کافه ها افزایش می داد، مسئولان توسعه عناصر طراحی شده شهری جدید مانند قراردادن پارکینگ های شخصی در قسمت عقب خانه ها و مجاورت فضای سبز و نیز مراکزشهری چندعملکردی را در میان خود پذیرفتند. پروژه هایی که براساس بعضی از اصول شهرسازی مدرن مورد توافق و پذیرش قرار می گرفتند، نه تنها در بخش طراحی و اجرا به صورت قراردادهای متداول حفظ شده و باقی می ماندند بلکه به صورت دو عملکردی نیز شناخته می شدند.
شهرسازی جدید به سمت سایر نام ها گرایش پیدا کرد طراحی سنن مدرن، توسعه مسیرهای رفت و آمدی، رشد واحدهای همسایگی سنتی. با نگاهی به طول تاریخ شهرسازی متوجه می شویم که شهرسازی جدید صرفا تکرار اجتماع های قدیمی و تاریخی نیست. به عنوان مثال خانه های جدید در واحدهای همسایگی بایستی فضاهای زندگی جدید و نیز رضایت خاطر استفاده کنندگان را تأمین کنند. در فروشگاه ها و ساختمان های بلندمرتبه تجاری بایستی به مقدار کافی فضا برای پارکینگ، طراحی طبقات مدرن، و ارتباط میان حرکت سواره و پیاده و نیز رعایت اصول سیستم حمل و نقل در نظر گرفته شود.
با یک طراحی صحیح، دفاتر اداری، صنایع سبک و مغازه های خرده فروشی می توانند در واحدهای همسایگی شهرهای جدید که با الویت عابر پیاده طراحی شده، استقرار یابند. پارکینگ های جمعی به عنوان چهره بارز در مناطق تجاری متداول در قسمت جنبی و پشت بناهای جدید تجاری جاسازی شده اند. از ابعاد بزرگ پارکینگ های مشترک به صورت محل پارک حاشیه خیابان یا شکل دیگری از سیستم حمل و نقل کاسته می شود.
تفاوت دیگر میان شهرسازی جدید و قدیم، شبکه بندی خیابان است. شهرهای کوچک و بزرگ قدیمی درآمریکا دارای شبکه بسیار سفت و سختی هستند. به طور کلی در شهرسازی جدید از شبکه بندی اصلاح شده استفاده می شود، تقاطع های T شکل و خیابان هایی که به سمت آرام سازی ترافیک تمایل دارند و نیز خیابان ها طوری طراحی می شوند که مناظر وسیع را در معرض دید رانندگان قرار می دهد.
مخلوطی از شهرسازی مدرن و قدیمی اصول بنیادی نئو-سنتی را شامل می شود. و این به شکل سبکی از معماری نمود می کند. با این همه، این سبک بسار بیشتر از یک دیدگاه طراحی شهری که از گذشته الهام گرفته شده با حال و آینده ارتباط دارد. در واقع شهرسازی مدرن بایستی در تقابل بازار و هم رأی با آن حرکت کند. یک شهرسازی مدرن موفق مشکلات زیادی در جهت ایجاد تعادل میان الویت دهی به عابر پیاده و واحدهای همسایگی در تقابل با تسهیلاتی که محصولات تجاری و مسکونی مدرن ارائه می دهند در رقابت با CSD عمل می کند. آن شهرسازی مدرن که نمی تواند به رقابت با رشد متداول جوامع بپردازد محکوم به نیستی و فناست.
دشواری در ایجاد تعادل دلیلی است برای مسئولان توسعه و رشد جوامع برای انتخاب بناهای دوکاره به جای قبول اصول شهرسازی مدرن. بعضی از شهرسازان جدید گمان می کنند که بناهای دوکاره به صورت تهدیدی جدی در مقابل جنبش ها عمل می کند زیرا آنها معمولا تنها عنوان و زبان شهرسازی مدرن را درک کرده و به کار می برند. سایر شهرسازان باور دارند که بناهای دو عملکردی نشانگر یک قدم مثبت و مفید به سوی CSD (رشد حومه شهری) هستند.


منبع:http://www.arcnoise.com

درحاشیه :

استفاده از مطالب اين بلاگ با دادن لينك مستقیم مجاز مي باشد.