۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

نماد گرایی در معماری ( به مناسبت ضیافت دوازدهم )

سمبولیسم یا نماد گرایی جنبشی بود که از 1885 تا 1911 بر هنر اروپا سایه افکند. در این شیوه هنرمند واقعیت ها را نه به طور مستقیم بلکه به صورت نمادها یا سمبول هایی تاثیر گذار ارائه می کرد. این نمادها متضمن چیزی جز شناخت ذهنی هنرمند از واقعیت ها نبوده اند . « ذهنیت » در کار سمبولیست ها شکل افراطی به خود گرفت به همین دلیل نمادها و مضامین هنر سمبولیک , مضامینی بغرنج و معما گونه اند . « نمادهای هنری تا زمانی ماندگار باقی می مانند که آنچه بدان ارتباط داده می شود , معنا دار باقی بماند. وقتی این معانی ناپدید شود و یا اهمییت خود را از دست دهد آن شکل نیز یا ناپدید می شود یا اینکه معنای جدید کسب می کند. هنر مند همواره سعی می کند تا جاییکه محدودیت های هنری اجازه می دهند , ذهنیت خود از زیبایی ها را بر روی اثر خود پیاده کند . هرچه بیشتر بتواند این زیبائی را از درون خود به بیرون انتقال دهد اثر هنری او دارای اصالت بیشتری خواهد بود.۱ » هنر مندان سمبولیست آثار خود را با الهام از آثار هنری اوائل رنسانس و نیز آثار هنر شرقی به وجود آوردند , لذا شیوه ی نمایش اشیاء در آن ها با شیوه ی واقعگرایانه سنتی مغایرت داشت. در معماری سنتی ایران نیز همواره نمادها و الگوها وجود داشته اند . متاسفانه امروزه تحت تاثیر بحران های ناخواسته و بی مهری قرار گرفته و تقریبا به باد فراموشی سپرده شده اند . به طوریکه آثار و نشانه های این بی مهری را در چهره ی شهرهای خسته ی خود , به وضوح می بینیم.
مساجد نیز از جمله مکان هایی هستند که در سرزمین های اسلامی و ایران نمادها , الگوها و ارتباطات سمبولیک در تمامی جوانب و نماهایشان به وضوح دیده می شود. هنرهای دینی به خصوص مساجد اسلامی در یک چیز مشترکند و آن جنبه ی سمبولیک آن ها است . در معماری مساجد نیز , نقوش گچ بری ها , آجرکاری ها و کاشیکاری ها بر مبنای معنای سمبولیک هریک از آنها و حس پویای زیبا پسندی مذهبی مردمان انتخاب می شوند.
معمار می تواند با استفاده از زبان الگوها بناها را شکل دهد و با همان الگوها بینهایت بنای تازه و بی همتا به وجود آورد. « معماری ایرانی آن قدر الگو دارد که در هر بنایی با توجه به منطقه و مکان قرارگیری و زمان ساخت اثر و نیازهای کارکردی بنا از الگوهای پایدار و ارزشمند خود , بیان جدیدی را به وجود آورد که نه مثل گذشته باشد و نه تقلیدی از مشخصه های وارداتی دیگر تمدن ها .۲ »
معماری ایرانی - اسلامی همواره سرشار از نمادها و الگوها بوده است اما به دلیل قطع رابطه ی ایران و اروپا در دوره ای از تاریخ معاصر و موج سریع تحولات در معماری روز دنیا ، موجبات عقب ماندگی شدید ایران از جریان معماری روز فراهم شد . معماران ما بعد از برقراری ارتباط مجدد سعی در جبران این عقب ماندگی ها نمودند اما مواجه شدند با سیل عظیمی از جنبش ها و تفکرات ی که سال ها از آن دور افتاده بودند . تفکراتی که پیوندی با تمدن غنی ما نداشت. ضعف راویان این جنبش ها و تفکرات وارداتی اعم از : کوبیسم , رئالیسم , اکسپرسیئونیسم , فوتوریسم ، سمبولیسم و.. در بیان درست این تفکرات و عدم اعتماد به نفس آنان در ادامه دادن راه نیز موجب خود باختگی ما در مقابل این جنبش ها شد. « کم انگاشتن توانایی های فکری و ایدئولوژی تمدن خودی و تحت تاثیر محصولات جدید تمدن دیگر قرار گرفتن ، ما را بر آن داشت که برای عقب نماندن از معماری روز دنیا دست به الگوبرداری و تقلید غلط از محصولات آنان بزنیم و به تدریج دچار سردرگمی شویم و نهایتا در سوگ داشته های خودمان بنشینیم.۳»

معماری سنتی ایران در زمان و مکان خود یکی از با ارزش ترین میراث های فرهنگی جهانی به شمار می رفت. معماران ما باید با نظری ژرف , الگوها , نشانه ها و علائم را به عنوان دستمایه استخراج کنند و آن ها را با هوشمندی در آثار خود به کار گیرند. ما در معماری ایرانی ثروتی داریم به نام « فرهنگ و سنت » که باید آن را بشناسیم و از طریق این شناخت به نتیجه رسیده و طراحی کنیم. ما قرار نیست چیزی را بسازیم , داشته هایمان را زنده کنیم.

یادداشت ها :
1. محسن مجیدی
2. دکتر میترا آزاد , استاد یار مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی , مجله ی آبادی سال شانزدهم / شماره ی هفدهم دوره جدید
3. محمد مدد پور , حکمت معنوی و ساحت هنر , چاپ اول ( 1371 ) , انتشارات سروش , ص 198




درحاشیه :

استفاده از مطالب اين بلاگ با دادن لينك مستقیم مجاز مي باشد.