۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

بام سبز (Green Roof)

یک بام سبز، بامی است که مقدار یا تمامی آن با پوشش گیاهی و خاک، یا با محیط کشت روینده، پوشانده می شود. لفظ بام سبز همچنین می تواند برای بامهایی که مفاهیم "معماری سبز" را مد نظر قرار می دهند، نظیر پانلهای خورشیدی و یا صفحات فتوولتائیک، بکار رود.
تاریخچه کاربرد بامهای سبز
بامهای سبز مدرن که از سیستم لایه های پیش ساخته تشکیل می شوند، بالنسبه پدیده ای نو می باشند. این نوع بامها در دهه 1960 در آلمان توسعه و به بسیاری از کشورهای اروپا گسترش یافتند. بر اساس برآوردهای موجود، امروزه حدود 10 درصد از کل بامهای آلمان، بام سبز می باشند. ایلات متحده نیز بامهای سبز قابل توجهی دارد، اما تعداد آنها به اندازه اروپا نیست.
مزایای بامهای سبز
• تامین فضایی سازگار و مطبوع برای کاربران ساختمان – به دلیل قراردادن حیاط و پاسیو• امکان پرورش میوه جات، سبزیجات و گلها
• کاهش بار گرمایش (با افزودن توده و لایه عایق حرارتی) و سرمایش بنا (از طریق سرمایش تبخیری) – بویژه اگر بصورت شیشه ای بوده و بعنوان گلخانه و یا سیستم گرمایش غیرفعال خورشیدی عمل نماید. بر اساس پژوهشی که در سال 2005 توسط Brad Bass از دانشگاه تورنتو انجام یافت، نشان داده شد که بامهای سبز می توانند اتلاف گرمایش و مصرف انرژی را در زمستان به مقدار قابل توجهی کاهش دهند.
• کاهش اثرات گرمایش و تغییرات آب و هوایی شهری• افزایش محدوده زندگی (بامهای سبز می توانند بعنوان فضای تفریح، استراحت مورد استفاده قرارگیرند.)
• کاهش سیلاب
• تصفیه هوا و کاهش CO2 هوا
• كاهش و تعدیل شدت صداهايي كه تا dB18 وارد ساختمان مي شود و از آن خارج مي شود به میزان dB3 يا بيشتر
• افزایش زیستگاه جانداران در مناطق مسکونی
• بهبود مناظر اطراف ساختمان با فراهم كردن يك فضاي سبز زيبا
• بالا بردن طول عمر غشاي بام (دو يا سه بار بیشتر) با محافظت از آن در برابر اشعات UV مضر و صدمات آب و هوايي
• افزایش ارزش ملك

معایب بامهای سبز
برخی پیامدهای منفی استفاده از بامهای سبز به شرح زیر است:

1) نیاز به تقویت سازه بامهای موجود برای استقرار بام سبز و وجود این حقیقت که اغلب این بامها برای حضور انسان طراحی نمی شوند. 2) در برخی موارد، تطبیق طراحی این بامها با شرایط اقلیمی منطقه کاری دشوار است.3) بامهای سبز همچنین نیازمند معیارهای سازه ای قابل قبول می باشند. بسیاری از بامهای موجود، بدلیل بار وزن ملزومات خاک و گیاهان برای دارابودن بام سبز مناسب نیستند. (در این بین یک دال بتنی در تبدیل به بام سبز بسیار کاراتر از دالهای چوبی یا فلزی است).


انواع بامهای سبـــز

بامهای سبز می توانند در انواع "متمرکز و فشرده"، "نیمه متمرکز " و "گسترده یا وسیع" بسته به عمق متوسط کشت و میزان تاسیسات مورد نیاز طبقه بندی شوند. بامهای سنتی سبز که نیازمند عمق متعارفی از خاک برای رشد گیاهان حجیم و چمن معمولی می باشند، به عنوان بام های سبز متمرکز مطرحند. این نوع بامها نیازمند آبیاری، کوددهی و سایر مراقبتها می باشند. در مقابل، بامهای سبز وسیع یا گسترده، به عنوان سیستمهای خودنگهدار در نظر گرفته شده و به حداقل تاسیسات نگهداری، شاید تنها یکبار در سال هرس یا کوددهی برای افزایش رشد گیاهان، نیاز دارند. این نوع از بامهای سبز می توانند در لایه بسیار نازکی از "خاک" (اغلب از کودهای آلی با فرمول ویژه استفاده می شود)، قرار گیرند. بدین ترتیب بام هاي متمركز، محيط كشت ژرف و عميقي دارند و در دسترس هستند (مي توانند به عنوان يك فضاي باز در نظر گرفته شوند). مثالي از يك بام سبز متمركز، بام مركز Manulife است كه در بالاي يك پاركينگ قرار گرفته است. بام سبز 25 ساله اي كه در جاي مناسبی با درختان بالغ و تنومندش، مستقر شده است.

در مقابل، بام سبز گسترده، محيط كشت سطحي و كم عمقي دارد و معمولاً قسمتي از يك سيستم بامي و قسمتي از ساختار ساختمان سبز مي باشد. يك بام سبز گسترده به طور كلي در دسترس و مورد استفاده کارکردی نيست. بام شرکتMountain Equipment نمونه اي از يك بام سبز گسترده مي باشد كه در سال 1998 ساخته شده است.

طبقه بندی دیگر در خصوص بامهای مسطح و شیبدار است. بامهای سبز شیبدار، مشخصه برجسته بسیاری از ساختمانهای اسکاندیناویایی هستند که نیازمند طراحی ساده تری در قیاس با بامهای تخت می باشند. چرا که شیب بام کاهش خطر نفوذ آب از طریق سازه بام را با استفاده از لایه های آب بندی و زه کشی کمتری نسبت به بام تخت موجب می گردد.
اجزای تشکیل دهنده بامهای سبز
بطور کلی اجزا عمده تشکیل دهنده یک بام سبز را می توان مطابق شکل زیر نشان داد:



منابع :
http://en.wikipedia.org/
http://www.toronto.ca/greenroofs
http://www.groundwork-sheffield.org.uk/
http://chalepa.blogfa.com/post-52.aspx
پایگاه اطلاع رسانی معماری و شهر سازی


۱۳۸۹ خرداد ۲۸, جمعه

انرژی ژئو ترمال و بررسی تجارب جهانی آن در معماری و شهرسازی پایدار

مقدمه
بهره گیری از منابع عظیم طبیعی (انرژیهای نو) در جهت تامین نیازهایی از قبیل گرما، سرما، تهویه و آسایش فضاها سالهاست که مورد توجه معماران بوده و مهمترین اصول معماری پایدار نیز بر همین امر استوار است. در حقیقت ساخت و ساز پایدار، خلق محیطی سالم برپایه کارآیی منابع و اصول اقلیمی است و هدف آن کاهش تاثیر ساخت و ساز بر محیط پیرامون است. از میان این نوع منابع تجدید پذیر، میتوان انرژی ژئو ترمال یا زمین گرمایی را عنوان نمود . چشمه های آب گرم جهنده و فواره های بخار ، صور نمایشی این منبع انرژی هستند که در هر زمان مورد استفاده مردمان بوده و امروزه سعی در بهره برداری از این انرژی بصورت مدرن و در اندازه های بیشتر است. در حقیقت آنچه آن را انرژی پاک اعماق خاک نامیده اند، حرارت درون زمین است که در طول عمر زمین در هسته آن، ذخیره شده است. در ایران امکان استفاده از منابع انرژی زمین گرمایی بصورت مستقیم در مناطق دماوند، سبلان، ماکو، خوی و سهند وجود دارد. پیشروان استفاده از انرژی ژئوترمال ایتالیا، زلاندنو، آمریکا، فرانسه، ژاپن، ایسلند و مجارستان هستند. در سال ۱۹۰۴، نخستین بار در ایتالیا از انرژی زمین گرمایی برای تولید برق استفاده شد و در حال حاضر، میزان تولید برق از انرژی ژئوترمال ۱/۰ درصد کل انرژی جهان است. در سال ۱۹۹۶ کل ظرفیت نصب شده انرژی زمین گرمایی در ۵۲ کشور جهان به ۶۵۰۰ مگاوات برق (Mwe) رسید و جمع برق تولیدی، افزون بر ۳۸ هزار گیگاوات ساعت (GWH) شد. امروزه استفاده از این منبع رو به افزایش و علاوه بر مصارف صنعتی و تولید برق برای گرمایش مکان‌ها و محله‌های مسکونی نیز کاربرد دارد. انرژی ژئوترمال یا زمین گرمایی مانند انرژی خورشید، بی پایان است و شامل:1- مخازن هیدروترمالی یا آب گرم (تقریبا دو برابر انرژی مخازن نفت جهان)2- سنگهای گرم (حدود 6000 برابر انرژی مخازن نفت جهان)3- مخازن ماگمایی (حدود 80 برابر انرژی مخازن نفت جهان) است.هم اکنون میزان ذخایر ژئوترمال کره زمین نزدیک به ۱۵ هزار بار بیش از ذخایر شناخته شده نفت است و استفاده از این منبع به راحتی می‌تواند مشکلات آینده انرژی را بویژه در حیطه معماری تا حدودی مرتفع سازد. کاربردهای انرژی ژئوترمال به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم (منطقه ای) تقسیم می گردد:
کاربرد های مستقیم انرژی ژئوترمال (Direct use):
در یک تقسیم بندی کلی استفاده های مستقیم انرژی ژئوترمال شامل موارد ذیل است:1- استفاده از چشمه های آّب گرم برای استحمام در بیش از 35 کشورکه هنوز برای استفاده تجاری نظیر تولید برق و ... توسعه نیافته اند.2- استفاده مستقیم از مخازن هیدروترمالی برای فراهم کردن بیش از 11 هزار مگا وات نیرو در بیش از40 کشور جهان.3- سایراستفاده های مستقیم دیگراز انرژی ژئوترمال نظیر شیلات، گلخانه ها و گرمایش مستقیم ساختمانها در مناطقی که دارای منابع انرژی ژئوترمال (مخازن هیدروترمالی- سنگهای گرم و یا مخازن ماگمایی) است. شواهد بسیاری از گذشته وجود دارد که مردم Pompeii خانه های خود را با آب زمین گرمایی گرم می کردند و پیشینه استفاده از انرژی ژئوترمال در فرانسه به بیش از 600 سال می رسد. استفاده از چشمه های آب گرم توسط قبایل مائوری زلاندنو برای پخت وپز و سایر مقاصد تا زمانهای کنونی نیز ادامه یافته است. یکی از مهمترین موارد استفاده از انرژی ژئوترمال کاربرد توریستی آن در مناطقی است که در آن چشمه های آبگرم وجود دارد. استحمام در استخرهای آب گرم نظیر آنچه در Mammoth Lakes Hot Creek Californiaهمواره در طول تاریخ تجربه شده است. بدون شک ایران نیز به علت قرار گرفتن در کمربند انرژی زمین گرمایی جهان دارای زمینه های بسیار آماده برای استفاده از انرژی حرارتی زمین درایجاد مراکز توریستی آب گرم و آبدرمانی نظیر منطقه سبلان است. استفاده از انرژی زمین گرمایی در شیلات و کشاورزی امری شایان توجه است. در چندین ایالت آمریکا گلخانه های بسیار بزرگی توسط آب گرم زمین یا انرژی ژئوترمال ساخته و گرم شده اند.

در سان برناردنیو (San Bernardina) واقع در جنوب کالیفرنیا، از آب گرم زیرزمینی برای گرم نمودن ساختمان ها در زمستان استفاده می شود. آب گرم از طریق لوله های روکش دار به صدها ساختمان عمومی منتقل می شود. ساختمان شهرداری، پناهگاه حیوانات، خانه سالمندان، آژانسهای املاک، هتل ها و مراکز همایش ، بعضی از ساختمانهایی هستند که نظیر گرمایش انستیتو تکنولوژیOregon توسط گرمای منطقه ای ژئوترمال بدین طریق گرم می شوند. در زندگی کنونی Beppu ژاپن نیز، آب و حرارت ژئوترمال را در ساختمان و کارخانجات استفاده می کنند. این منطقه با داشتن 4000 چشمه آب گرم و تسهیلات استحمام سالانه 12 میلیون توریست جذب می کند. بیشتر ساختمان ها و حتی استخرهای شنا در شهر ریکجاویک به کمک آبهای زمین گرمایی گرم می شوند. در کشور ایسلند حداقل 25 آتشفشان فعال و تعداد زیادی چشمه آب گرم و آبفشان وجود دارد.

در برخی مناطق آب گرم زمین برای گرمایش منفرد خانه ها یا تمام منطقه مسکونی و تجاری استفاده گردیده است. کامیون حفاری را در حال چاه زنی یک چشمه برای استفاده در Klamath Falls Oregn نشان می دهد. لوله های آب گرم زمین می توانند در زیر پیاده روها و جاده ها برای محافظت از آنها در برابر یخبندان زمستانی نصب گردد نظیر پیاده رو نشان داده شده درKlamath Falls Oregon.



یکی از نمو نه های بسیار موفق شهر Reykjavik ایسلند امروزه 95 درصد از اهالی این شهر صد هزار نفری، انرژی حرارتی و آبگرم منازل خود را از 110 چاه حفر شده به دست می آورند. Reykjaviتصاویر زیر به ترتیب از ایسلند در سال 1932 گرفته شده است زمانی که گرمایش ساختمان ها همگی توسط سوخت های فسیلی تامین می شده است و Reykjavik را به عنوان یکی از پاک ترین شهرهای جهان نشان می دهد. برای مردمانی نظیر ایسلندی های قطب شمال که به مخازن نفت دسترسی ندارند استفاده از نیروی حرارتی ژئوترمال مانند قطرات خونشان مهم بوده و آسایش و گرمایش آنها را تامین می کند.


استفاده های غیر مستقیم و منطقه ای انرژی ژئوترمال (District use)
استفاده های غیر مستقیم و منطقه ای انرژی ژئوترمال پمپاژ گرمای حاصل از گرمای زمین است که امروزه کاربردهای فراوانی یافته است. هر قدر بیشتر به اعماق زمین برویم به میزان گرما افزوده می شود. تقریباً در سرتاسر سیاره ما، میزان گرما تا عمق 10 فوت یکسان است (بین 50 تا 60 درجه فارنهایت یا 10 تا 16 درجه سانتیگراد). سیستم پمپ منبع زمین گرمایی ، گرمای حاصل از لایه های فوقانی زمین (10 تا 16 درجه سانتیگراد) را از طریق لوله هایی به ساختمان منتقل کرده و داخل آنرا گرم یا سرد می کنند. این پمپ های گرمایش (سیستم های تبدیل حرارتی) تقریبا در هر نقطه از دنیا می توانند مورد استفاده قرار گیرند بدون این که به منبع زمین گرمایی مستقیم نیاز باشد. در زمستان، گرمای حاصل از منابع زمین گرمایی از مبدل گرمایی عبور کرده و هوای گرم را به مراکز اداری و تجاری، و خانه ها منتقل می کند . در تابستان، این فرآیند برعکس است. بدین ترتیب که هوای گرم داخل ساختمان از مبدل گرمایی عبور نموده و به داخل زمین نسبتا ً سردتر منتقل می شود. در خلال تابستان از این گرما می توان برای گرم نمودن آب نیز استفاده کرد.

در ادامه دو نمونه کاربردی از استفاده های غیر مستقیم و منطقه ای انرژی ژئوترمال توسط پمپاژ گرمای حاصل از منابع زیرزمینی عنوان می گردد.
سیستم های خانه سازی Enertia ، اسكاندیناوی
شرکت Enertia سیستمی از ساخت و ساز را ارائه می کند که در آن جداره ها از جنس دیواره های چوبی قاب بندی شده می باشند. محفظه ای نیز دور تا دور ساختمان را فرا گرفته است. هوای گرم شده توسط انرژی حرارتی زمین از سطح زیرین به گردش درآمده و در دیواره های حجیم چوبی ذخیره می شود. این سبک ساختمان سازی بیشتر در کشورهای اسکاندیناوی رایج است و شایان ذکر است که این گونه بناها پایداری بسیاری دارند.عمل استخراج گرمای مفید در این گونه بناها از طریق ذخایر حرارت زمینی یا هوای بیرونی توسط پمپ گرمایی برقی انجام می شود.( نکته قابل ملاحظه در مورد کف حرارتی این ساختمان ها است، چرا که وقتی پای ما گرم می شود تمام نقاط بدن ما احساس گرما می کند).Hummingen، دانمارک، معمار: کن کیو
با توجه به اینکه این خانه در اقلیم سرد دانمارک ساخته شده است برای استفاده از انرژی گرمایی عمق زمین در زیر زمین ساخته شده است و بخشی از حرارت لازم جهت گرمایش فضای داخلی از آن تامین می گردد. بخش دیگر حرارت لازم جهت گرمایش بنا توسط نور خورشید و گرمای ناشی از آن به ساختمان هدایت می شود. سازه این ساختمان بسیار مقاوم است و از سقف آن استفاده های مختلف می شود.



منابع:
عامل ، ن ، آتشفشان شناسی ، انتشارات دانشگاه تبریز ، 1374
فروغی ، د ، انرژی برای جهان فردا ، انتشارات شورای جهانی انرژی ، تهران
سفلایی ، ف ، کنکاشی پیرامون مفاهیم وتجارب معماری پایدار ، فصلنامه آبادی ، شماره 42

۱۳۸۹ خرداد ۲۳, یکشنبه

فلورانس

فلورانس یا به زبان ایتالیایی فیرنزه یکی از زیباترین شهرهای جهان خوانده می شود که در سال 1989 به عنوان میراث جهانی ثبت یونسکو شده است. فلورانس مرکز استان توسکانی از استانهای زیبا و مرکزی ایتالیا است. در هزاره دوم میلادی از 1000 نوابغ ایتالیا 350 نفر آن در این شهر هنرخیز می زیسته اند.داوینچی، میکل آنژ، بوتیچلی، دانته، ماکیاولی، گالیله، ماکونی (مخترع رادیو) و بوکاچو (نویسنده دکامرون) از جمله مشاهیر معروف این دوره هستند. خانواده قدرتمند و ثرومند مدیچی در طول سالیان بر این شهر حکمفرمایی می کردند. کانون اصلی شکل گیری عصیان رنسانس در قرن شانزدهم و پانزدهم میلادی در فلورانس است.


مهمترین و زیباترین ساختمان شهر کلیسای سنتا ماریا دل فیوره است که در چشم انداز اکثر کوچه های قدیمی شهر که به دلیل وجود رودخانه جهتی شمالی – جنوبی دارند قرار دارد.

ميدان سينوريا (Signoria piazza) در جنوب شهر همچون یک موزه سرباز است که مجسمه های عریان بسیاری در آن خودنمایی می‌کند. کپی مجسمه های داوود و تجاوز به زنان سابین(The Rape of the Sabine Women)،پرسئوس (Perseus)، هرکول (Hercules) ونوس و آبنمای نپتون (Fountain of Neptune) از مجسمه های اصلی این میدان است.




بخش اعظم شهر در قسمت شمالی رودخانه واقع شده است. اصلی ترین پل شهر پل قدیمی (Ponte Vecchio) است که اطراف آن مغازه های طلا و جواهرات فروشی کشیده شده اند. اطراف مجسمه هنرمند دیگر فلورانسی بنونوتو چلینی (Benvenuto Cellini) در مرکز پل مملو از کلیدهایی است که مردم برای گرفتن حاجت بسته اند.


میدان میکل آنژ (Piazzale Michelangelo) در بالای تپه مشرف به شهر قرار دارد. پیاده روی نیم ساعته به دیدن منظره شهر میارزد. تلاش فلورانسیان در این است که منظره شهر از این نظرگاه ثابت بماند. مناظر اصلی شهر با آبرنگ کشیده شده و در محل نصب شده است. تمام کودکان فلورانس حداقل یکبار این منظره را کشیده‌اند. مجسمه داوود میکل آنژ در ابتدا در این میدان قرار گرفته بود اما در قرن نوزدهم برای محافظت بیشتر به گالری آکادمیا منتقل گشت. مجسمه موجود که کپی کار میکل آنژ است بر اثر مرور زمان به رنگ سبز درآمده است.



بهترین نوع مسیر گردش در فلورانس

۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه

دهکده درمانی آنادولو قبضه - ترکیه ،همکاران ریز / Anadolu Healthcare Village- Gebze, Turkey

در فاصله ای نه چندان دور از فرودگاه جدید شهر استانبول، درست در امتداد بزرگراهی که آناتولیا را به اروپا متصل می کند، تصویر زیبا و مستحکم پروژه مجتمع درمانی آنادولو به چشم می خورد.این مرکز در واقع نزدیکترین مجتمع بهداشتی ودرمانی در جوار دریای مرمراست که به لحاظ موقعیت جغرافیایی و قرارگیری در مهمترین منطقة‌ صنعتی ترکیه، همواره لیست عظیمی از بیماران و کاربران را در فهرست مراجعین خود دارد. پرواضح است که شهرت این مرکز درمانی نه تنها به علت امکانات درمانی آن، بلکه به سبب نوع معماری و تکنولوژی ساخت بنا که کاملاً‌ سازگار با منطقه بوده، در تجمیع کاربران آن از اقصی نقاط اروپای شرقی و اروپای میانه تاثیر بسزایی دارد. مرکز مذکور در بالاترین نقطه تپه گبز، واقع در منطقه بالتیمر، در فضایی وسیع، محصور با درختان جنگلی و زیتون و با امکان دسترسی به منظر زیبایی از دریا، واقع شده است. در اصل سرمایه گذاری فاز اولیه این مرکز بر اساس یک بیمارستان 209 تخت خوابی با فضای اداری، فروشگاه لوازم پزشکی و تاسیسات مرکزی، در مساحتی قریب به 2 میلیون فوت طرح ریزی شده است. سه زون اصلی مجموعه، شامل زونهای درمانی، ‌مسکونی و آموزشی توسط فضای سبز مرکزی، تلفیق شده با مناظر زیبای آبی، متمایز و در عین حال با یکدیگر مرتبط می شوند. در نهایت برنامه توسعه طرح، شامل مرکز توان بخشی، خانه پرستاران و آسایشگاه می باشد که البته به جمع آنها باید مدرسه 240 نفری پرستاران، مدرسه 360 نفری آموزش پزشکی، خوابگاه و یک هتل 150اتاقی جهت ارائه خدمات به خانواده های بیماران و پاسخ گویی به نیازهای پرستاران منطقه را نیز افزود. سیستم پیچیده ساخت و ساز مجتمع از حساسیت بیش از حد سایت به زمین لرزه ناشی می شود. به علت فعالیت بیش از حد منطقه و قرارگیری آن در مرکز زلزلة سال 1999 بایستی بیمارستان به گونه ای در برابر زلزله، مقاوم سازی می شد که ساختار آن پس از هر گونه سانحه طبیعی قابلیت کاربری خود را حفظ می کرد؛ به همین دلیل فونداسیون آن 23 فوت پایین تر از سطح تراز با طاق های دندانه ای که شدت لرزه ها را در تمامی بخشهای جراحی به حداقل می رساند طراحی شده است.

تشکیلات و سازماندهی وسیعی از امکانات بنا فرصت کاربری سهل و آسان را برای ساکنان آن فراهم می کند. چشم انداز زیبای مناظر کوههای اطراف همواره از مسیر راهروهای روشن و نورگیر آن در دسترس کاربران می باشد. ستونهای مسلح با دهانه های 32 فوتی و سیستم سازه ای توپر امکان انعطاف پذیری و قابلیت عملکردی فضاها را ایجاد می کند. طاق های دندانه ای بتنی مابین دهانه ها بار ستونها را کم کرده و در به حداقل رساندن شدت لرزه ها در بخشهای جراحی ساختمان نقش بسزایی ایفا می کند. کف راهروی ورودی که با سنگهای براق و مستحکم محلی فرش شده تصویر زیبا از یک ورودی روشن و آینه ای به دست می دهد. همچنین اتاق های بستری بیماران با ترکیبی به جا از مبلمانهای مسکونی و رنگهای آرام و سیستم های مدرن مراقبتهای پزشکی، بیشتر به یک اتاق خوشایند از هتل شباهت دارند تا اتاقی از بیمارستان.




منبع: Architectural record,October 2006 issue
&
http://www.archnoise.com/

۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه

دژی مستحکم برفراز تالش ; قلعه لیسار یا صلصال

گیلان دارای سیزده قلعه تاریخی و شناخته شده است که جزء شاهکارهای معماری گیلان به حساب می آیند . این قلعه ها قرن هاست که در رطوبت 97% ! نظاره گر ما هستند . پرچم دارانی ( گرچه محروم و خمیده ) عبارتند از :

1. راستَ ژیه رضوانشهر 2.قلاکوتی قشلاق سیاهکل 3. قلعه دختر لویه رودبار 4. قلعه صلصال ( لیسار ) تالش 5. قلعه دیزین لاهیجان 6. قلعه کول ماسال 7. قلاکوتی آسیاب سر سیاهکل 8. برج بندین قاسم آباد رود سر 9. کول رینه رضوان شهر 10. اسپهبدان رودبار 11. قلعه اگری بوجاق تالش 12. میل اُمام املش 13. بزنو آستارا .

در این میان یکی از شاخص ترین نمونه قلعه های آن ( بعد از قلعه رودخان ) را نظاره می کنیم :

قلعه لیسار

این قلعه در بین مردم منطقه به قلعه لیسار و قلعه صلصال معروف است. در متون تاریخی این قلعه را لیسار، صلصال وقلعه صفاری نامیده اند.در فاصله 15 کیلومتری شمال شهر تالش و 1000 متری شرق جاده ی تالش به آستارا و حد فاصل بین مرکز دهستان لیسار و روستای نومندان، بر فراز تپه ای به ارتفاع 90 متر، قلعه ای با برج و بارویی مستحکم به چشم می خورد که قلعه صلصال نامیده می شود. ساکنان بومی این منطقه اعتقاد دارند که فردی به نام صلصال در این ناحیه حکمرانی می کرده و قلعه های بسیاری در کوهستان های مجاور ساخته است. این قلعه با چشم اندازی بر دشت و ساحل کاسپین احاطه دارد و به خاطر معماری نظامی از جاذبه و ارزش بسیار برخوردار است، با توجه به دستبرد و تخریب قسمت هایی از دیوار های خارجی و داخلی آن، بخش های دیگر نسبتاً از دستبرد حفاران حرفه ای در امان مانده است. دسترسی به قلعه از جاده ی آسفالته ی لیسار، بعد از طی حدود 1000 متر از سمت شرق میسر است.رابینو در سال 1331 ه.ق از قول Mohteith که پیش تر این قلعه را دیده بود، نوشته است: بنای قلعه لیسار سراسر اراضی مسطح بالای تپه را فراگرفته است. دیوارهای آن بسیار مستحکم بنا شده و احتمال دارد قبل از دوران اسلامی باشد.
آب انبار آن به بهترین وضع باقی مانده است. قلعه صلصال بر روی صخره ای که ابعاد ان 40×50 متر است، قرار گرفته و از دو قسمت خارجی و داخلی تشکیل شده است: بخش خارجی محوطه ی نسبتاً وسیعی را در بر می گرفت که با سنگ های رودخانه ای یک دست ساخته شده است. در چند نقطه آن آثار سنگ چین و بقایایی از دیوارهای فروریخته ی دارای ملاط ساروج به چشم می خورد. برخی از ساکنان اطراف قلعه از این سنگها برای ساخت خانه های خود استفاده کردند.


به نظر می رسد این قلعه حصار دومی داشته و تخریب شده و اثری از آن باقی نمانده است. گمان می رود در گوشه و کنار این قلعه، پیِ دیوارهای حصار دوم باقی مانده باشد، اما یافتن آن نیاز به پیگردی دارد.بخش داخلی شامل ارگ، آب انبار، جایگاه نگهبانی، اتاق فرمانروا، سزویس های بهداشتی، شبکه آب رسانی و دروازه ی ورودی قلعه است.در حال حاضر فقط آثار کمی از این بخش ها باقی مانده است. راه وردودی قلعه از شرق بوده و در ورودی آن نیز 350 سانتی متر اراتفاع و 220 سانتی متر عرض داشته است. در گذشته قلعه دارای دو دروازه در ضلع شرقی بود که به نظر می رسد بقایایی از پی در اولی به جا مانده باشدو مابقی کلا تخریب شده و از بین رفته است.عرض باوری قلعه 185 تا 215 سانتی متر و ارتفاع موجود آن 5 تا 6 متر در بعضی جاها، 10 تا 12 متر است. قطر دیوارهای جنوب غربی 190 سانتی متر است. آب انبار قلعه، خارج از ارگ، در شمال شرقی بنا قرار گرفته و طول ان حدود 5 متر، عرض آن 3 متر و ارتفاع از کف موجود 4 متر است. در ساخت آن آجرهای قرمز رنگ به ابعاد4×22×22 سانتی متر، ملاط ساروج و اندودی از گچ سفید به کار رفته است.
در قسمت داخلی دیوارهای دژ، آبراه های باریکی از لوله های سفالین به صورت شبکه ای لوله کشی شده دیده می شود که بسیار حائز اهمیت است.
بر اساس گفته ی اهالی، قلعه صلصال تا دو دهه ی قبل، آب انباری پر از آب داشت که آب آن را هنگام خشکسالی برای آبیاری مزارع اطراف استفاده می کردند.ارگ دژ در دو طبقه بالای تپه قرار داشت که سقف آن فرو ریخته و دیوارهای آن باقی مانده اند. داخل دیوارها را با گچ سفید اندود کرده بودند. مدخل ارگ مربع شکل و به ابعاد 10×10 متر است که چهار کنج آن برج های توپر دارد. باروی شرقی ارگ دو پنجره دارد. پنجره ها دارای طاقی با هلال شکسته اند و با آجر و ساروج ساخته شده اند. هم چنین در بخش های شرقی، جنوبی و شمال شرقی، متصل به دیواره ی قلعه، یقایایی از فضاهای متعدد از جمله اتاق های مسکونی و انبارهایی برای نگهداری مواد غذایی به چشم می خورد. متاسفانه از این انبار ها چیزی جز پی آن ها به جا نمانده است.با توجه به اسناد و شواهد باستان شناسی، این قلعه هم جنبه ی نظامی و دیدبانی داشته و هم مکان مناسبی برای پناه گرفتن در مواقع خطر و حملات دشمن وده است. قدمت آن با توجه به کاوش های باستان شناسی به دوره ی سلجوقی می رسد.

درحاشیه :

استفاده از مطالب اين بلاگ با دادن لينك مستقیم مجاز مي باشد.